خرداد ۰۲، ۱۳۸۸

دوم خرداد 1388- چرا ميرحسين؟

سلام. ديشب اولين فيلم تبليغاتي كانديداها كه مربوط به آقاي موسوي بود پخش شد. حس عجيبي داشتم تا ببينم چي مي خواد بگه. بعد از نيم ساعت هم دوباره يه حس عجيب ديگه داشتم. همه انتظاراتم رو برآورده نكرد ولي خيلي بهم روحيه داد. مخصوصا انتقاداتي كه مستقيم به دولت داشت. مخصوصا وقتي گفت تو اين چند سال ممنوع التصوير بوده. مخصوصا وقتي علني از اوضاع روز مملكت بد گفت و... جالب بود برام كه بعد از چهار سال در يك رسانه بزرگ انتقاد بي پروا از دولت مي ديدم. شايد بخشي از تصميمم براي راي دادن به موسوي، تا ديشب، احساسات بود و اينكه خاتمي ازش حمايت كرده. (به خاطر علاقه زيادي كه به خاتمي دارم) ولي از ديشب با چشم بازتري به موسوي نگاه مي كنم. مهمترين دليل من براي راي دادن به ميرحسين موسوي، اصلاح وضع موجوده. چون به نظرم تنها كسي كه «توانايي» اصلاح رو داره، خودشه. بگذريم از حرفهاي زيباتري كه كروبي مي زنه و مي دونيم عملي نخواهد شد؛ چون نمي ذارن عملي بشه. چه اطرافيانش كه اكثرا كارگزاراني هستن و چه... اصلا كروبي پله اي شده براي بالا رفتن كارگزاراني همچون كرباسچي و...
دلم روشنه كه موسوي راي مياره. مثل دوازده سال پيش كه همه منتظر شنيدن اسم ناطق نوري بودن ولي خاتمي اومد، حالا هم اميدوارم كه اسم ميرحسين موسوي از صندوق ها بياد بيرون.
به شرطي كه مردم بيدار بشن. كاري به تحريمي ها ندارم چون اونها خودشون رو اونقدر روشنفكر مي دونن كه به هيچ حرفي گوش نمي دن. ولي اگه يه ذره فكر كنن مي بينن كه راي دادن تو اين دوره بيشتر از هر كار ديگه اي به نفع خودشونه. بايد دنبال «راي هاي سرگردان» باشيم. كساني كه هنوز معطلن به كي راي بدن يا اصلا نمي دونن به كي راي بدن.
از طرف ديگه اين دوره انتخابات به نظر من تقابل راي شهري با روستايي شده. روستاييه كه برطرف شدن لحظه اي نيازهاش توسط دولت رو دوست داره و شهري اي كه بيشتر نگران آينده شه. پس بايد روي قشر محروم هم بيشتر كار كرد.اين جواب همون انتقاديه كه به اولين فيلم ميرحسين كردن. به نظر من ميرحسين نبايد دنبال جمع كردن راي قشر روشن و تحصيل كرده باشه، چون درصد زيادي از اونا خودشون بهش راي ميدن. بايد دنبال راضي كردن قشر ضعيف جامعه باشه.
به هرحال وظيفه سنگيني روي دوش تك تك ماست. بايد تمام تلاش مون رو بكنيم تا بتونيم راي هاي سرگردان رو براي ميرحسين موسوي جمع كنيم.
اين رو هم از ياد نبريم كه موسوي «دوم خردادي» نيست، «اصلاح طلبه» به معني واقعي كلمه. يعني دنبال اصلاح وضع موجوده و دنباله روي مطلق برنامه هاي خاتمي نيست. پس توقع آزادي هاي نيم بند دوران خاتمي رو هم نبايد ازش داشته باشيم، چون دوم خردادي نيست. به قول خودش «اصول گراي اصلاح طلبه» دقيقا!
باز هم مي نويسم. خيلي وظيفه خطيري داريم اين دوره. خوش باشين و التماس دعا

اگر مشكلي بود، براي كامنت گذاشتن از اين لينك استفاده كنيد.