آذر ۲۱، ۱۳۸۷

پنجشنبه، 21 آذر 87

سلام. خوبين؟
عيد قربان كه مبارك بود، ايشالا عيد غدير هم پيشاپيش مبارك باشه!
***
يكي از سريال هاي تلويزيون كه اين روزها پخش ميشه و جا داره اينجا واقعا ازش تقدير بشه، سريال وزين و فرهيخته «افسانه جومونگ» مي باشد! متاسفانه تا كنون بخت يار نبوده تا تمام قسمت هاي اين سريال را تماشا كنم ولي در يكي دو شب قبل كه از قضا در جايي مهمان بوديم و تلويزيون هم روشن بود، سعادت يارمان شد و توفيق اجباري يافتيم و سريال فوق الذكر را تماشا كرديم. با ديدن اين سريال توانستم به يكي از عجايب خلقت پي ببرم و آن اينكه يك فرد نابينا هم مي تواند شمشير بزند و در آن واحد با حدودا هزار و سيصد نفر شمشير بازي كرده و دمار از روزگار همه شان دربياورد و فقط يك لحظه كه حواسش پرت شود، يك مقدار مجروح گردد! با ديدن اين سريال بار ديگر به قدرت لايزال سازنگان سريال هاي كره اي پي بردم!
***
خوب شد اين باراك اوباما راي آورد. اين كه مخالف كارهاي بوش بود، حالا اينجور وحشي شده و شاخ و شونه مي كشه، واي به حال مون بود زماني كه مك كين راي مي آورد! بايد تمام ايراني ها بار و بنديل شون رو جمع مي كردن و الفرار! واقعا خدا رو بر اين نعمت هاش بايد شكر كرد...!
***
جا داره كه در اين روزها كه به فصل سرما وارد شديم و با تمام وجود سرما رو احساس مي كنيم، از دولت محترمه (ة تانيث رو براي اين گذاشتم كه دولت هم آخرش ت داره!) تشكر بسيار نمود كه به تمام روستاها و دهات و ده كوره ها وحتا پشت كوه هاهم گاز و برق كشيده و باعث شده مردماني كه قرنها بدون برق و گاز، راحت زندگي مي كرده اند لذت زندگي شهري را درك كنند و قيد كشاورزي و دامداري و... را بزنند و با فروختن زمين هاي خود و مهاجرت عده اي از ايشان به شهرها، هم فاتحه كشاورزي و دامپروري خوانده شود و هم حجم انساني و وسعت شهرها بيشتر و بيشتر شود. در يك كلام: فاتحه روستا و شهر با هم خوانده شود! بگذريم از اينكه برق و گاز شهرها هم به اين دليل كم شده. واقعا دست دولت درد نكنه...
***
تازگي ها يه موس پد خريدم، از اينهايي كه يه برجستگي داره كه مچ دست درد نگيره. با اينكه خيلي راحته ولي بوي وحشتناكي ميده. تا مدتها نمي شد تو اتاق كامپيوترم نفس كشيد! حالا اين قضيه به كنار، هر وقت كه با كامپيوتر كار مي كنم و دستم رو روي موس پد مي ذارم، دستم بوي وحشتناكي مي گيره. اين هم به كنار، مهمترين بدي اين موس پد اينه كه هر وقت خونه هستم و كيميا خانوم مياد خونه، اول دستم رو بو مي كنه و مي گه: باز پاي كامپيوتر بودي؟ اينو چيكارش كنم؟!
***
خدا چرا ايتاليايي ها رو اينقدر زيبا آفريده؟ مقايسه با ايراني ها، از عدل خدا به دوره... نعوذ بالله...!
***
فرندفيد رو از دست ندهيد. معناي واقعي اعتياد به اينترنت رو در فرندفيد كشف خواهيد كرد! بشتابيد كه هر چه زودتر آلوده شويد، بيشتر راضي خواهيد بود!
***
همين جور شانسي دنبال يه حديث قدسي مي گشتم تو كتاب، اين رو پيدا كردم:
«روزي جبرئيل از دوزخ و كيفرهاي دوزخي براي پيامبر (صلي الله عليه و آله) سخن مي گفت و هر دو گريستند. خدا وحي فرمود: شما دو نفر را ايمن مي كنم از اين كه گناه كنيد و سزاوار دوزخ شويد، ليك بايد هميشه اين چنين ترسان باشيد.»
***
اين هم پاييز كوهسنگي مشهد

خوش باشين و التماس دعا

۳ نظر:

ناشناس گفت...

کوهسنگی؟ با اینکه 12 بار اومئم مشهد اصلاً یادم نیست اونجا چه شکلیه! عجیب است

ناشناس گفت...

سلام..من فردا دارممیام مشهد..شنیدم هوا خیلی سرده!! ولی یه چیز جالب بگم..وقتی اسم مشهد میاد بعد از امام رضا،اکسیر دومین چیزیه که میاد تو ذهنم!!!
عیدای شما هم میارک!!
راسی تو باید یکی از منقدین عالی رتبه سریال های تلوزیونی می شدیا!! :دی
خوش باشی

ناشناس گفت...

سلام ممنون به خاطر نظر ممنون ایشا الله که این جوری نباشه اون اطراف حرم هم در بشه کی می دونه شاید خدا خواست و یه روز مزاحمتون هم شدیم! اسمایلی بچه پرو!