مرداد ۲۶، ۱۳۹۰

چای قبل از افطار

نشستیم سر سفره افطار، گوش به تلویزیون که اذان بگن. به تلويزيون میگه: زود باشین دیگه... میگم: تا چاييت رو بخوری، میگن! باور کرده و میخواد بخوره...!

هیچ نظری موجود نیست: