آذر ۳۰، ۱۳۸۷

شب چله ناز

سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت،
سرها در گريبان است.
...
مسيحاي جوانمرد من! اي ترساي پير پيرهن چركين!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است... آي...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوي، در بگشاي!

***
يلدا رسيد،
شب حافظ و بيداري و عشق و مهر و خوشي،
شب هندوانه و انار و آجيل،
شب دور هم جمع شدن،
شب يكديگر را پيدا كردن،
شب با هم بودن، دور كرسي نشستن و شمردن سالهايي كه گذشته، پاي صحبت ارزشمندترين هاي خانواده،
به اميد رسيدن به مهر، به فردا،
يلدا همان شب قدر است...
قدر زندگي را بدانيد و با هم بمانيد.
شب چله نازي داشته باشين،
هميشه خوش باشين.
اكسير

۲ نظر:

کلاس اوّلی گفت...

سلام. شما لطف داريد. هم براي قلم هم براي شاتر. حتما. ممنون كه سرزدين

ناشناس گفت...

کسی یر بر نیارد کرد/پاسخ گفتن و دیدار یاران را/نگه جز پیش پا را دید نتواند/ که ره تاریک و لغزان است/و گر دست محبت سوی کس یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون/که سر ما سخت سوزان است...م.امید
شب یلداتون شیرین.