بهمن ۱۱، ۱۳۹۰

بانکداری خوب ِ خوب

اول: بعد از زیاد شدن سود بانکی، دیروز رفتم سپرده های قدیمم رو عوض کردم و با سود جدید سپرده باز کردم. بانک سامان دو ساله با بیست درصد. امروز یکی از اعضای خانواده رفته بود همین کارو بکنه، گفتن از امروز قانون عوض شده، فقط به سپرده پنج ساله سود بیست درصد میدیم!
دوم: تقریبا یک سالی بود که بانکها سیستمی رو راه انداخته بودن به نام "ساتنا" که با داشتن شماره حساب "شبا"ی هر فرد، میتونستی از هر بانکی به هر بانک دیگه‌ای پول واریز کنی. دیروز رفتم بانک تا چکی رو از طریق ساتنا حواله کنم، گفتن دستورالعمل اومده که از اول بهمن مبلغ زیر پانزده میلیون تومن رو نمیشه ساتنا کرد و باید چک بین بانکی بگیری که کارمزدش تقریبا سه هزار تومنه! شک کردم ولی سرچ کردم و دیدم که درسته، قانون عوض شده!
نتیجه: یعنی نشستن ببینن کدوم یکی از کارهاشون به نفع مردمه، فورا عوضش کنن که مبادا مردم سود ببرن!

دی ۲۷، ۱۳۹۰

امام جماعت واقعی یا نماز ِ گران

مدرسه عیال با یک شیخ جوان صحبت کرده بودن که بره پیشنماز بشه. یک هفته رفته، بعدش دیگه نرفته.
اون میگفته برای هر نماز پنج هزار تومن میگیرم، اینا گفتن فقط سه تومن میتونیم بدیم!

آذر ۰۵، ۱۳۹۰

یک پست کاملا مشهدی

پسره که تقریبا سر سه راه راهنمایی کیوسک مطبوعاتی داره (روبروی ابوذر)، لنز انداخته یا لیزیک کرده؟
یکی از دکه‌های مورد علاقه من تو مشهد اونجاست، یکی هم اول چهارراه خیام!

مهر ۰۲، ۱۳۹۰

خانوم اجازه هست ریشمو کوتاه کنم؟

یکی از عواقب ازدواج اینه که دیگه حتی اختیار موهای روی صورتت رو هم نداری، ریش و سبیلت رو باید با سلیقه عیال اصلاح کنی!

شهریور ۲۶، ۱۳۹۰

موج مشهدی

موسسه قرض‌الحسنه،
باشگاه بدنسازی،
باشگاه بیلیارد،
کافی نت،
کافی شاپ،
آشپزخانه،
فست فود،
... وحالا:
پارک آبی!

شهریور ۱۰، ۱۳۹۰

خدای همشهری

فکر کنم خدا يه كمی تمايل به لهجه مشهدی داره، وقتی میگه:
فمن یعمل مثقال ذرّه خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّة شراً یره!

شهریور ۰۷، ۱۳۹۰

کارمندان بی جیره و مواجب گودر

تو ماه رمضون اینترنت رو کنتراتی برداشتیم. از سحر تا افطار دست عیاله، از افطار تا سحر دست بنده!
بعضی وقتها هم برعکس!

شهریور ۰۵، ۱۳۹۰

خیرین مدرسه ساز

خیر مدرسه سازی رو میشناسم که خودش پیمانکار دولته. وقتی میخواد یک مدرسه بسازه، شرط میگذاره که باید پیمانکارش هم خودم باشه. یعنی نصف پول مدرسه رو میده، نصف دیگه رو هم از دولت با سودش میگیره، یه مدرسه با اسم خودش میسازه!
چندتا خیر مدرسه ساز دیگه هم میشناسم که هرسال لیست مدرسه هایی که ساختن رو ضمیمه اظهارنامه مالیاتی میکنن تا از مالیاتشون کم بشه.
اینا تو هر مراسم تقدیر، ردیف اول مينشینن و مصاحبه میکنن و عکس و فیلم میگیرن و سعی میکنن شال سبزشون هم تو چشم باشه.

یه خیر مدرسه ساز هم میشناسم که راه میفته تو فامیل، پول جمع میکنه و میگرده از همه جا تخفیف میگیره، مدرسه میسازه.
تو هیچ مراسمی هم شرکت نمیکنه...

شهریور ۰۳، ۱۳۹۰

تا صبح همش جیش شده رفته بیرون

سحری خونه یکی از بچه‌ها بودیم، از ده دقیقه به اذان هرکی یک لیوان گرفته بود دستش و به زور آب می‌خورد تا فردا تشنه نشه! فکر می‌کردم فقط خودم اینجوری‌ام!

شهریور ۰۱، ۱۳۹۰

قحط شوهر

دختره اسمس زده به برنامه دم افطار شبکه خراسان، نوشته من و سه تا خواهرام مجردیم، به مردم بگین برامون دعا کنن تا بریم خونه بخت.
سال دیگه اسمس میزنه برای شوهرم دعا کنین کار پیدا کنه، دو سال دیگه میگه برای شوهرم دعا کنین از اعتیاد نجات پیدا کنه، سه سال دیگه هم میگه برام دعا کنین با دو تا بچه دارم طلاق میگیرم!
گفتم از این طریق براشون دعا کنین که به خواسته دلشون برسن!

مرداد ۲۶، ۱۳۹۰

چای قبل از افطار

نشستیم سر سفره افطار، گوش به تلویزیون که اذان بگن. به تلويزيون میگه: زود باشین دیگه... میگم: تا چاييت رو بخوری، میگن! باور کرده و میخواد بخوره...!

مرداد ۲۳، ۱۳۹۰

چشمهای کاملا بسته

هیچ خاطره‌ای از سفره‌های سحری ندارم، چون از وقتی یادم میاد با چشم بسته نشستم سحری‌ام رو خوردم و دوباره رفتم خوابیدم!

مرداد ۱۷، ۱۳۹۰

پول ِ نجس

آگهی های تلویزیون شده یا بانک یا پوشک، به عبارت بهتر:
پول و پی‌پی!

مرداد ۰۷، ۱۳۹۰

کلوخ اندازون

تو فامیل یه رسمی داریم به نام «کلوخ اندازون». (شنیدم که در شیراز و اصفهان و یزد هم مرسومه) که جمعه آخر ماه شعبان، همه میرن بیرون و در طبیعت ناهار مشتی میزنن بر بدن و برمیگردن خونه.
شنیدم که وجه تسمیه اش اینه که مثلا مردم با بیرون رفتن در این روز بدیها رو با کلوخ(سنگ خاکی) از خودشون و شهرشون دور میکنن و به استقبال ماه رمضان میرن.
در مشهد، در این مراسم پرشکوه و معنوی، بیشترین ثواب و اجر دنیوی نصیب رستورانهای طرقبه و شاندیز و پسران کریم و معین درباری میشه!
تقبل الله!

*****
لطفا برای دنبال کردن فید اکسیر از این لینک استفاده کنید

مرداد ۰۳، ۱۳۹۰

نام محله ای در مشهد

محله قدیمی تو مشهد هست به نام "تپل محله". البته اینجوری تلفظ میشه:

tappol mahale!

شايد هم تپه المحله بوده؟


*****
لطفا برای دنبال کردن فید اکسیر از این لینک استفاده کنید

تیر ۱۷، ۱۳۹۰

لطفا ظرفها را زود بازگردانید

چیزی درسته کرده، قراره برای همسایه‌ها هم ببرم. میگم تو این ظرفهای سرویست نریز که اگه ندادن یا شکست، ناراحت نشی. رفتم ظرف یکبار مصرف خوشگل خریدم که تو اونا بریزیم و بدیم به همسایه‌ها.
ظرفها شل بود و مجبور شدم بذارم توی سینی. رفتم دم خونه اولین همسایه، تعارف کردم بهش، همش رو با سینی گرفت ازم!
یک هفته است سینی دم دستی‌مون مونده دست همسایه!

تیر ۰۸، ۱۳۹۰

شله مشهدی

فقط یک مشهدی اصیل میتونه در گرمای چهل درجه ظهر تابستان، درحالیکه داره شرشر عرق میریزه، سه تا بشقاب شله رو با افتخار تموم کنه!

کوهسنگی

نوبت کوهسنگی شده که برای مترو داغونش کنن. آخرش رو بستن، ماشین کمتر رد میشه، کلاغها دوباره برگشتن به لونه‌هاشون لای درختها...

*****
لطفا برای دنبال کردن فید اکسیر از این لینک استفاده کنید

تیر ۰۳، ۱۳۹۰

حجکم مقبول

پدر و مادر محترم امسال مشرف میشن به حج واجب. از دفتر کاروان تماس گرفتن که فلان روز افراد لیسانس و بالاتر بیان فلانجا برای همایش. گفتم اینا می‌خوان شستشوی مغزی بدن، نرین. رفتن، تو جلسه بعد از کلی مقدمه‌چینی گفتن که تو مکه و مدینه هروقت بیکار شدین، سعی کنین افراد کشورهای دیگه رو دور خودتون جمع کنین و از ایران تعریف کنین و تشویقشون کنین که به مذهب شیعه رو بیارن!
در آخر هم به عنوان پاداش گفتن: هرکی فعالتر باشه، هر دو سال میبریمش حج!

*****
لطفا برای دنبال کردن فید اکسیر از این لینک استفاده کنید:
http://exiran.blogspot.com/feeds/posts/default

خرداد ۳۰، ۱۳۹۰

اصلا رو زمین بشینیم که عذاب وجدان نداشته باشیم

میز جدید گرفته، برای اینکه سطحش خراب نشه روش شیشه گذاشته، برای اینکه شیشه لک نیفته روش رومیزی انداخته، برای اینکه رومیزی پاره نشه روش سفره انداخته!

***

برای دنبال کردن فید اکسیر از این لینک استفاده کنید:
http://exiran.blogspot.com/feeds/posts/default